نظریه کوانتوم و معجزات خدا

کتاب کوانتوم فلسفه و خدا

در این بخش از برگی از یک کتاب سایلاو، می خواهیم برگی از کتاب کوانتوم فلسفه و خدا را ورق بزنیم و در خصوص ارتباط بین فیزیک کوانتوم و خدا به تفسیری از نظریه کوانتوم بپردازیم که بر اساس آن، خداوند می تواند با معین کردن عدم قطعیت های کوانتومی دست به معجزات بزند. از همه مهم تر این که در چنین تفسیری از نظریه کوانتوم، اساسا نقض قوانین طبیعت اتفاق نمی افتد. این مسئله از این حیث حائز اهمیت هست که در دوران حاکمیت فیزیک نیوتنی دفاع از امکان پذیری معجزات خدا مستلزم توجیه نقض قوانین طبیعت بود. چرا که نه فیزیک نیوتنی اجازه نقض قوانین طبیعت را می داد و نه مخالفان چنین رویکردی، دست از ادعای خود مبنی بر این که “خدا قوانینی را که با یک دست وضع می کند، با دست دیگر نقض نمی کند” برمی داشتند. 

مقایسه نظریه کوانتوم و فیزیک نیوتنی

جانر تاسلامان در فصل یک کتاب کوانتوم فلسفه و خدا به تشریح دوران پیش از ظهور فیزیک کوانتوم می پردازد و علاوه بر نخستین دیدگاه های مبتنی بر سطح میکرو و بالاخص اتم گرایی، فیزیک ارسطو را نیز بررسی می کند. وی همین طور به دوران حاکمیت فیزیک نیوتنی می پردازد و نشان می دهد که در آن دوران تحت تاثیر فیزیک نیوتنی درکی موجیبت گرا-مکانیکی از جهان رایج شده بود. در اصل اهمیت نظریه کوانتوم را می توان در مقایسه با فیزیک نیوتنی بهتر متوجه شد. نظریه کوانتوم، اگرچه به ریاضیات و تجربه گرایی در علم ارج می نهد، اما با هر سه فرض اصلی فیزیک نیوتنی یعنی موجبیت گرایی، تقلیل گرایی و نیز درک علمی رئالیستی از علم مخالفت می کند.

انتشارات سایلاو

حوزه علم مدرن و فلسفه

فیزیک کوانتوم و خدا

تا قبل از ظهور فیزیک کوانتوم یعنی از قرن هفدهم تا قرن بیستم در مباحثات فلسفی مهم مرتبط با خدا چنین پنداشته می شد که جهان در مورد مسائلی مانند فاعلیت الهی، معجزات خدا، شر و اراده ی آزاد همواره دارای ساختاری موجبیتی است. البته با ظهور فیزیک کوانتوم هنوز هم هستند افرادی که به رویکرد موجبیت گرا پایبند مانده اند. اما به هر حال اهمیت رابطه بین فیزیک کوانتوم و خدا از آنجاست که نظریه کوانتوم برای اولین بار از ساختار ناموجبیت گرای عینی جهان حمایت کرده است. پرواضح است که در خصوص ارتباط فیزیک کوانتوم و خدا می باید تمام مسائلی که پیش تر در چارچوب موجبیت گرایی بررسی شده اند، موردبازبینی قرار گیرند. جانر تاسلامان در کتاب کوانتوم، فلسفه و خدا رابطه بین فیزیک کوانتوم و خدا را به دقت مورد بررسی قرار داده است و در عین رویکردهای مبالغه آمیز در خصوص ارتباط نظریه کوانتوم با خدا را مورد نقد قرار داده است. 

ایجاد معجزه با معین شدن عدم قطعیت های کوانتومی

جانر تاسلامان در کتاب کوانتوم فلسفه و خدا نشان می دهد که برخی مخالفت ها با معجزات خدا، ناشی از ایدئولوژی بوده است. برای مثال، واضح است که بی خدایان به دلیل اعتقادات خود مبتنی بر عدم وجود خدا، معجزات را رد می کنند. اما در این میان افرادی نیز هستند که معجزات را به دلیل نقض قوانین طبیعت مردود می دانند. برای مثال دکارت معجزات را صرفا در معنای عدم نقض قوانین طبیعت معتبر می دانست. این مسئله پس از ظهور فیزیک کوانتوم از اهمیتی اساسی برخودار شد چرا که اگر بتوان تفسیری از نظریه کوانتوم را ارائه داد که در آن خدا بدون نقض قوانین طبیعت دست به معجزه می زند در آن صورت، اعتراض این دسته از افراد از درجه اعتبار ساقط می گردد. جانر تاسلامان در بخش ایجاد معجزه با معین شدن عدم قطعیت های کوانتومی این رویکرد را چنین توضیح می دهد:

“عدم تعین هستی‌شناختی” مورد تایید تفسیر کپنهاگ به عنوان رایج‌ترین تفسیر نظریه کوانتوم، دفاع از “مفهوم معجزه بدون نقض قوانین طبیعت” را بدون نیاز به مفهوم مداخله‌ی آغازین امکان‌پذیر می‌سازد. بر اساس این رویکرد، با معین شدن عدم قطعیت‌های(خلاءهای) کوانتومی که هستی‌شناختی هستند، ممکن است تغییرات مهم و حتی معجزات در جهان ایجاد شود. می‌توان پرسید که آیا تغییرات عمده در جهان (مانند معجزات) را می‌توان با دفاع از یک مداخله جزء به کل (bottom-up) توسط رویکردهایی که نظریه کوانتوم و فاعلیت الهی را ادغام می‌کنند، توضیح داد. قبل از هر چیز، تمام مواد اولیه جهان از اتم‌ها و ذرات زیراتمی تشکیل شده‌اند و مداخلات انجام شده در سطح زیراتمی، در واقع در تمام جهان انجام می‌شود. همچنین در این مورد علاوه بر نظریه کوانتوم، این موضوعِ مطرح شده در نظریه آشوب هم باید در نظر گرفته شود که “یک تغییر کوچک در ورودی، تأثیر بزرگی بر خروجی می‌گذارد”. همانطور که در مطالعات انجام شده در ارتباط با نظریه آشوب هم نشان داده شده است، حتی یک تغییر بسیار کوچک در بخشی از جهان ممکن است تغییرات بزرگی در بخش دیگری از جهان ایجاد کند. به یاد بیاوریم که بر اساس این رویکرد که به “اثر پروانه‌ای” مشهور است، یک پروانه که بال‌هایش را در دمشق به هم می‌زند، ممکن است باعث ایجاد طوفانی در استانبول شود. در نهایت، اگر مداخله‌ی الهی با دانش جهان‌شمول خدا ادغام شود، با مداخله‌ای در حد تغییر جهت یک پروانه -با تغییر جهت توسط مداخلات سطح کوانتومی در ذهن پروانه و یا با تغییر جهت پروانه با ایجاد یک جریان هوا با مداخلات سطح کوانتومی-، می‌توان چگونگی ایجاد طوفانی که باعث نابودی بعضی از اقوام در متون مقدس می‌شود را توضیح داد.(66) تأثیر بیان شده توسط اثر پروانه‌ای را می‌توان به عنوان “وابستگی حساس به شرایط اولیه” نیز بیان کرد. پیش از درک اهمیت این موضوع در فیزیک، وجود چنین تأثیری در میان عموم مردم با عقل سلیم و مشاهدات ساده تشخیص داده شده بود. این گفته‌ی رایج بین مردم هم این موضوع را بیان می‌کند:

یک میخ یک نعل را،

یک نعل یک اسب را،

یک اسب یک سرباز را،

یک سرباز یک جنگ را،

یک جنگ یک کشور را نجات می‌دهد!(67)

(کتاب کوانتوم فلسفه و خدا- نشر سایلاو – صفحه 183)

نظریه آشوب، اثر پروانه ای و افعال خدا

همان طور که مشاهده می شود در این رویکرد علاوه بر نظریه کوانتوم از نظریه آشوب نیز استفاده شده است. نظریه آشوب که بسیاری آن را با نام ایلیا پریگوژین می شناسند، ابتدا در هواشناسی کاربرد گسترده ای داشت اما بعدها در بسیاری از پدیده های طبیعی هم چون زمین لرزه و حتی ضربان قلب نیز تجزیه و تحلیل شد. در اصل برای درک بهتر نظریه آشوب، استناد به اثر پروانه ای به عنوان یکی از بهترین تعریف های وابستگی حساس به شرایط اولیه ضروری به نظر می رسد. بر اساس این پدیده تغییرات بسیار جزئی (مثل بال زدن پروانه) در سیستم های دینامیکی آشفته مانند جو زمین، می تواند تغییراتی شدید مانند وقوع طوفان را در کشورهای دیگر به بار بیاورد. جانر تاسلامان در کتاب کوانتوم فلسفه و خدا علاوه بر تحلیل نظریه آشوب ارتباط آن را با فاعلیت الهی نشان می دهد. حال، با این تعریف از نظریه آشوب، می توانیم ادغام این نظریه با نظریه کوانتوم و ارتباط بین فیزیک کوانتوم و افعال خدا را بهتر درک کنیم.

در نظریه آشوب، اثر پروانه‌ای در چارچوب قوانین موجبیت‌گرا مورد بررسی قرار می‌گیرد. اگر نظریه آشوب و نظریه کوانتوم با هم در نظر گرفته شوند،(68) می‌توان سعی کرد تغییرات کوچکی را که می‌توانند نتایج بزرگی داشته باشند، با “معین شدن عدم قطعیت‌ها” توسط خدا توضیح داد (ناموجبیت‌گرایی را وارد این روند کرد). نکته مهم برای ما این است که ببینیم یک تأثیر جزء به کل تا چه حد می‌تواند نتایج مهمی به همراه داشته باشد. در تعاملات ذرات کوچک ماده با ذرات کوچک اطراف و محیط –که به شکل برخورد انجام می‌شود- این ذرات طی مدت چند ساعت که از نظر ما مدت زمان کوتاهی است، وارد کوادریلیون ها تعامل می‌شوند. اگر همانطور که نظریه کوانتوم نشان می‌دهد، قوانین جهانی دارای ساختار احتمالی در ذات خود باشند، طی کوادریلیون‌ها تعامل می‌توان با مداخله در احتمالاتی که به لحاظ هستی‌شناختی وجود دارند، تغییر بسیار بزرگی به وجود آورد. اجازه دهید تصور کنیم یک موشک، دور جهان پرواز می‌کند و به مکان قبلی خود می‌رسد. اگر مدار این موشک به میزان یک تریلیونیوم درجه منحرف شود، در دور اول، تفاوت قابل ملاحظه‌ای وجود نخواهد داشت، اما بعد از یک تریلیون دور یک درجه تفاوت اتفاق می‌افتد، با 90 تریلیون بار دور زدن مدار اولیه 90 درجه منحرف می‌شود و با 180 تریلیون بار دور زدن مدار کاملاً معکوس می‌شود. هنگامی که تغییرات کوچکی که با مداخله‌ی آگاهانه در احتمالات به وجود می‌آیند، در تعداد بسیار زیاد تکرار ‌شوند و این احتمالات، هدفمند و با آگاهی الهی انتخاب ‌شوند، تغییرات بسیار زیاد و نتایج غیر منتظره می‌تواند بدون نقض قوانین طبیعت ایجاد شود.(69)

قانون احتمالاتی آنتروپی در توزیع اتم‌ها / مولکول‌ها، مانند اتم‌ها / مولکول‌های موجود در هوا ظاهر می‌شود. احتمال این‌که یک مولکول هوا در یک نیمه از اتاق قرار بگیرد ½ است، اما احتمال ریاضی این که همه اتم‌ها در یک اتاق، احتمالی مشابه را ایجاد کنند به حدی کم است که باعث می‌شود درک کنیم که چرا مولکول‌ها در تعداد بالا، رویدادهای شگفت‌انگیز با احتمال پایین (معجزات) را تقریباً نشان نمی‌دهند. جورج گاموف[1] می‌گوید برای این که مولکول‌های موجود در هوای یک اتاق در یک نیمه‌ی آن جمع شوند، باید 10299.999.999.999.999.999.999.999.998 ثانیه صبر کنیم. اگر به یاد بیاوریم که عمر تخمینی جهان در مجموع حدود 1017 ثانیه است، درک می‌کنیم که چرا نباید از خفگی به خاطر تجمع مولکول‌ها در یک نیمه از اتاق بترسیم.(70) اگر حرکت مولکول‌ها را بتوان با معین کردن عدم قطعیت‌های برآمده از نظریه کوانتوم هدایت کرد، یعنی اگر ما استدلال کنیم که “احتمالات معرفت‌شناختی” در قانون آنتروپی در واقع “احتمالات هستی‌شناختی” هم هستند و خدا با معین کردن این احتمالات (عدم قطعیت‌ها) مداخله می‌کند، بسیاری از معجزات که با حرکت اتم‌ها/مولکول‌ها ممکن است به وجود بیایند، می‌توانند بدون نقض قوانین طبیعت توضیح داده شوند. علاوه بر این به دلیل ورود عدم تعین به این روند، دیگر نیازی به مفهوم “مداخله‌ی آغازین” نیز نخواهد بود، زیرا حوزه‌ای که اکنون در آن امکان مداخله وجود دارد، نه تنها در آغاز، بلکه در سطح اتمی، در همه زمان‌ها، به طور گسترده‌ای در سراسر جهان وجود دارد. اجازه دهید رویدادی خیالی را در نظر بگیریم که در آن قومی که تلاش می‌کند پیامبری را به قتل برساند، به دلیل حرکت و دور شدن مولکول‌های هوای محیطی که این قوم در آن قرار دارد، ناکام می‌ماند. بدون شک این پدیده از دیدگاه خداباورانه «معجزه» نامیده می‌شود، اما همان‌طور که می‌بینید، این معجزه را می‌توان با تحقق احتمالات بسیار کوچک بدون نقض قوانین طبیعت ایجاد کرد.(71)

(کتاب کوانتوم، فلسفه و خدا – نشر سایلاو – صفحه 184)

تفاسیر مختلف نظریه کوانتوم و معجزات خدا

پیش تر در مقاله مداخله آغازین و تحقق معجزات بدون نقض قوانین طبیعت به رویکردی پرداخته شد که نشان می داد خدا می تواند بدون نقض قوانین طبیعت از طریق مداخله در همان لحظه آغاز جهان، وقوع معجزات را پیش بینی کند و به این ترتیب می توان از وقوع معجزات بدون نقض قوانین طبیعت دفاع کرد. با توجه به وجود تفاسیر متفاوت از نظریه کوانتوم، هنوز نمی توان به درستی هیچ یک از این رویکردها رای داد، با این حال می توان علاوه بر مداخله آغازین به مداخلات کوانتومی در توضیح وقوع معجزات اشاره کرد و حتی پیش بینی کرد در صورت ادغام آن با نظریه آشوب این توجیه از نقطه نظر عدم نقض قوانین طبیعت، به تفسیر قابل دفاعی تبدیل شود. این درست همان نقطه ای است که اهمیت ظهور فیزیک کوانتوم و ارتباط آن با افعال و معجزات خدا را نشان می دهد. جورج الیس یکی از اندیشمندانی است که با تکیه بر مداخلات در سطح کوانتومی تلاش کرده تا مسائلی چون وحی پیامبران را نیز در چارچوب قوانین طبیعت توضیح دهد. جانر تاسلامان در کتاب خود به رویکرد الیس نیز اشاره می کند:

حال بیایید با این رویکرد، معجزه‌ی شکافتن دریا برای حضرت موسی را نیز در نظر بگیریم. این بار گفته می‌شود که خدا مولکول‌های آب را به سمت راست و چپ هدایت می‌کند و با معین کردن عدم قطعیت‌های کوانتومی، معجزه را بدون نقض قوانین طبیعت ایجاد می‌کند. کسانی که احتمالات مربوط به حرکت مولکول‌ها را معرفت‌شناختی در نظر می‌گیرند، می‌توانند با “مداخله‌ی آغازین”، مدل ذکر شده‌ی معجزه بدون نقض قوانین را اتخاذ کنند. کسانی هم که با کمک نظریه کوانتوم وجود “احتمالات هستی‌شناختی” را می‌پذیرند، می‌توانند دیدگاه معجزه بدون نقض قوانین طبیعت را با استناد به “مداخله در لحظه”  اتخاذ کنند.

وحی‌هایی که به پیامبران شده است، جایگاه مهمی در ادیان توحیدی دارند و این موقعیت‌های خارق‌العاده نیز با نظریه کوانتوم مرتبط شده‌اند و تلاش شده است در چارچوب قوانین طبیعی توضیح داده شوند. جورج الیس می‌گوید، خدا می‌تواند بدون نقض هر گونه قوانین طبیعت از طریق مداخلات در سطح کوانتومی، وحی کند.(72) الیس همچنین اشاره می‌کند که صرف نظر از وحی، خدا می‌تواند با معین کردن عدم قطعیت‌های کوانتومی بر مغز انسان تأثیر بگذارد، به همین ترتیب مغز بر بدن و بدن هم بر محیط اطراف این تأثیر را گسترش می‌دهند.(73) الیس استدلال می‌کند که دیدگاه او از وحی ممکن است برای بسیاری از فیلسوفان و دانشمندان “ناخوشایند” باشد؛ اما آن‌ها موفق به رد این دیدگاه نخواهند شد، زیرا با هیچ یک از دیدگاه‌های اساسی فیزیک مدرن مخالف نیست. به نظر الیس، این رویکرد، اعتقاد به وحی را –که برای باور مذهبی ضروری است- بدون اتخاذ دیدگاه معجزه با نقض قوانین طبیعت میسر می‌سازد.(74) در نهایت، الیس سعی نکرده است رخ دادن وحی را اثبات کند (الهیات طبیعی). اما سعی کرده است الهیاتی را ایجاد کند که علاوه بر سازگاری با علم مدرن، با این اعتقاد هم‌خوانی دارد که خدا حتی برای وحی و معجزات هم قوانین طبیعت را نقض نمی‌کند، به عبارت دیگر او سعی کرده است، “الهیات طبیعت” را ایجاد کند.

(کتاب کوانتوم، فلسفه و خدا – نشر سایلاو – صفحه 186)

دست آخر بد نیست یادآوری کنیم، ظهور چنین رویکردهایی و حتی دفاع از آن ها به معنای دفاع از وقوع معجزات به این شکل نیست، بلکه تنها به معنای ممکن بودن وقوع معجزات به این شکل می باشند. به عبارتی وجود تفاسیر مختلف از نظریه کوانتوم و همین طور ادامه مناقشات بر سر پیامدهای فلسفی آن تا به حدی است که نمی توان رای به درستی قاطع یکی از این تفاسیر داد. تلاش ما در سایلاو، انتشار کتاب هایی است که با بیانی مستدل به بررسی این رویکردها پرداخته اند و در ادامه، به انتشار آثاری که از رویکردهای دیگر در ارتباط بین فیزیک کوانتوم و خدا دفاع می کنند نیز، خواهیم پرداخت.

مشخصات کتاب

  • عنوان: کوانتوم، فلسفه و خدا
  • نویسنده: جانر تاسلامان
  • مترجم: شیما حاجی حسینی
  • انتشارات سایلاو
3 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله

هلن کلر: یک جستجوگر واقعی

1398-09-17

نظریه بیگ بنگ به زبان ساده

1398-09-17
مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest

1 دیدگاه
بیشترین امتیاز
جدید ترین قدیمی ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mos
Mos
11 ماه پیش

شما با پیش فرض وجود خدا این متن رو نوشتین درحالیکه باید اول خدا رو اثبات کنید. چون طبق نظریه کوانتوم این پدیده ها هم می توانند خودشون اتفاق بیافتند