در باب مزخرفات عصب شناسی

مغز ما به انواع سوگیری‌ها و پیش‌فرض‌های آرامش‌بخش متوسل می‌شود تا انگیزش خود را حفظ کند. مغز ما دوست دارد باورکنیم آرزوهایمان راحت‌تر از آنچه باید برآورده می‌شوند و ساده‌تر از تصوراتمان موفق می‌شویم. مغز ما از این‌که بدانیم هیچ کنترلی بر برخی رویدادها نداریم متنفر است و ما را به این باور می‌رساند که جهان، همانی است که می‌بینیم و درک می‌کنیم؛ جهانی که عدالت در آن جاری است. علاقه ما به شنیدن سخنرانی‌های انگیزشی، دیدن فیلم‌های مثبت‌نگر و آموختن راه‌های میانبر از همین جا سرچشمه می‌گیرد.

تا چندی پیش، چنین پیام‌هایی با تکیه بر روانشناسی زرد ارائه می‌شدند. روانشناسی زرد نامی بود که به داده‎های غیرقابل استناد و استنتباط‌های نامرتبط از پژوهش‌های روانشناسی با هدف امیدفروشی و رویابافی اطلاق می‌شد. طولی نکشید که صنعتی پولساز پیرامون این موضوع شکل گرفت و تلاش وسیعی صورت گرفت تا دلایلی به ظاهرعلمی برای برآوردن انتظارات نابجای مغز ما گردآوری شود. مهم‌ترین نمود این موضوع را می‌توان در قانون جذب مشاهده کرد و کتاب‌های پرشماری که در تلاش بودند آن را موجه و قابل قبول جلوه دهند.

بااین‌حال، چندسالی است که روانشناسی زرد اعتبار خود را از دست داده است و افسوس که این قبیل دلیل‌تراشی‌ها به حوزه دانش مغز هم راه یافته است. دین برنت، نام بامسمایی برای آن در نظر گرفته است: مزخرفات عصب‌شناسی. عمومی شدن دانش مغز باعث شده است تا جماعت زیادی که می دانند حالا دیگر با تکیه بر نام روانشناسی راه به جایی نمی برند، دست به دامن ادعاهایی با رنگ و بوی علوم اعصاب شوند. از بلاگرها و پکیج‌فروش‌ها گرفته تا حتی فارغ اتحصیلان این رشته( با هدف کسب درامد بیشتر) را می‌توان در بین این طیف مشاهده کرد.

از راهکارهای سریع افزایش هوش و ظرفیت حافظه گرفته (درحالی‌که هوش سیال در بزرگسالان ثابت است و وابسته به عوامل ژنتیکی و رشدی است) تا تقویت قدرت مغز با حل سودوکو و جدول کلمات متقاطع از جمله‌ی این افسانه‌های امروزی‌اند. حتی برخی از باورها همچون تاثیر گوش دادن به موسیقی موتزارت در تقویت مغز به باوری عمومی تبدیل شده‌اند. در این میان نباید از توصیه‌های خطرناک کتاب‌های خودیاری به تظاهر به موفقیت و تاثیرپذیری مغز از آن غافل شد. می‌توان موارد دیگری از افسانه 10 درصدی تا تکنیک‌های متقاعدسازی نیمه‌خودآگاه را هم به این فهرست به ظاهر بی‌پایان افزود.

تصور عمومی بر این است که اگر مطلبی در کتابی علمی بیان می‌شود، می‌توان آن را تا حد زیادی صحیح دانست. به این عبارت بدون استناد از کتاب سانجی گوپتای -نویسنده پرفروش که از قضا جراح مغز و اعصاب هم هست- توجه کنید:

اگر ما می‌توانستیم شرایط بدنی خود را مثل یازده‌سالگی‌مان حفظ کنیم -درحالی که از حداکثر ظرفیت ترمیم برخوردار باشیم- می‌توانستیم تقریباً 1200 سال عمر کنیم.

از همین امروز شروع کنید؛ کارهایی هست که می‌توانید با انجام دادن آن‌ها دربرابر عوامل سمی‌ای  که طول تلومرهایتان را کوتاه می‌کنند –  از خود دفاع کنید.

تفاوت در باکتری‌های گوارشی در دستگاه گوارشی انسان‌ها باعث می‌شود، تا برخی بتوانند سی درصد کالری بیشتری در روز نسبت به دیگران مصرف کنند بدون این‌که چاق‌تر شوند.

چک کردن درستی نادرستی ادعاهایی که گوپتای در کتاب خود آورده است ناممکن است. گوپتای برای هیچ یک از عبارات فوق منبعی در کتاب خود نیاورده است؛ با این همه، این دست کتاب‌ها با داعیه سندیت علمی دست به دست می شوند.

دست آخر اینکه تشخیص حقایق عصب‌شناختی از مزخرفات عصب‌شناختی از اهمیت بی حد و حصری برخوردار است. بازشناختن ادعاهای علمی از ادعاهای انگیزشی که رنگ و لعاب علمی به خود گرفته‌اند، از چنان اهمیتی برخوردار است که علاوه بر آموزش صحیح، عینکی از واقع‌بینی را برای ما به ارمغان خواهد آورد تا دنیا و خودمان را – به عنوان بخشی از این دنیا- همان‌گونه که هست ببینیم و درک کنیم و نه آن‌گونه که دوست داریم.

مطالعه دو کتاب گوریل نامرئی و مغز سبک‌مغز را می‌توان پیش‌نیاز تشخیص حقایق علمی از ادعاهای نادرست علمی دانست. کریستوفر چابریس و دانیل سایمونز در گوریل نامرئی با برملا کردن شش خطای ادراکی مهم نشان می‌دهند سیاستمداران، مدیران، روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها چگونه با سواستفاده از این خطاهای ادراکی ما را فریب می‌دهند. آن‌ها نشان می‌دهند چگونه با بهره‌گیری از تنها یک مطالعه علمی کوچک می‌توان افسانه انگیزشی جدیدی با تکیه برعلم به راه انداخت. از دیگر سو، دین برنت در کتاب مغز سبک مغز، به مزخرفات روزافزون عصب‌شناختی مبتنی بر مغز در دنیای مدرن می پردازد و تصورات اشتباه ما از خودمان و جهان را تصحیح می کند. این دو کتاب، مقدمه ای شگفت‌انگیز برای به کار بستن بهتر علم در زندگی روزمره ما به شمار می‌روند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله

فاعلیت الهی و طبیعت گرایی روش شناختی

1402-02-27

در باب تفاوت توهم، خطای ادراکی، هذیان و روان آشفتگی

1402-02-27
مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها